تاریخ انتشار خبر : ۱۳۹۷/۰۶/۲۲ ۰۹:۵۱:۴۲
ایجاد جریان اقتصادی، پیش زمینه نوسازی کالبدی بافتهای ناکارآمد شهری
مدیرعامل گروه سرمایه گذاری مسکن، ورود به نوسازی بافت های ناکارآمد شهری با نگاه صرفا کالبدی را ناکارآمد دانست و گفت: ایجاد جریان اقتصادی، پیش زمینه نوسازی کالبدی بافتهای ناکارآمد شهری است.
روزبه ظهیری در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری بانک مسکن – هیبنا، با تشریح الزامات ورود به بازآفرینی شهری گفت: امروز شهرها و کلانشهرهای کشور از باب توسعه محدوده زمین از جمله تهران تقریبا به حداکثر وسعت خود رسیده اند؛ بنابراین گسترش برونزای شهری نه امکان پذیر و نه اقتصادی است.
وی با بیان اینکه با اجرای پروژههای مسکن مهر، بخش عمدهای از ذخیرههای زمین در کشور مورد استفاده قرار گرفته است، ادامه داد: به عبارت دیگر امروز توسعه درونزای شهری تنها فرصت برای نوسازی بافتهای ناکارآمد شهری است. اما نکته ای وجود دارد که اگر به آن توجه نکنیم قطعا در نوسازی این بافتها با شکست مواجه می شویم و آن هم توجه و تمرکز همزمان بر سه مولفه موثر در نوسازی بافتهای ناکارآمد شهری فارغ از نگاه صِرف به نوسازی کالبدی ساختمان است.
مدیرعامل گروه سرمایه گذاری مسکن با بیان اینکه بافت یک مجموعه همبند از سه قسمت «سرانههای خدماتی» اعم از اجتماعی-فرهنگی- آموزشی، بهداشتی و اقتصادی، «زیرساخت، راه های دسترسی و انشعابات» و «سرانههای سکونتی» است، تاکید کرد: در حال حاضر متاسفانه نوسازی بافت ناکارآمد شهری صرفا بر «سرانههای سکونتی» تمرکز دارد.
ظهیری کاهش فعالیتهای اقتصادی در بافت های ناکارآمد شهری را یکی از مولفه های آسیب پذیر این بافت ها عنوان کرد و گفت: در عین حال ناشی از کمبود سرانههای خدمات اجتماعی و فرهنگی و همچنین کاهش فعالیتهای اقتصادی، فرسودگی ذهنی در ساکنان این مناطق ایجاد شده است. این فرسودگی ذهنی باعث فرسودگی کالبدی نیز می شود، چرا که هیچ میل و رغبتی برای نوسازی از سوی ساکنان وجود ندارد.
وی افزود: تاکنون هر فعالیتی در بافت های فرسوده با هدف نوسازی این مناطق صورت گرفته است، در جهت مبارزه با «معلول» و صرفا نوسازی ساختمان های مسکونی بوده است، و با این نگاه سنتی به دلیل ناتوانی اقتصادی ساکنان، محدودیتهای اجتماعی، آموزشی و فرهنگی طبیعتا این مناطق بعد از 2 تا 3 دهه مجددا فرسوده میشوند.
مدیرعامل گروه سرمایه گذاری مسکن، «ریزدانگی»، «نفوذناپذیری» و «ناپایداری» را سه شاخصه بافتهای فرسوده عنوان کرد گفت: با نوسازی یک ساختمان، هر چند واحد مسکونی مقاوم شده است اما آیا راه دسترسی این بافتها تعریض شده است و در زمان بروز حوادث طبیعی امکان امدادرسانی وجود دارد؟ بنابراین وقتی در مواجهه با نوسازی بافتهای ناکارآمد شهری با «معلول» برخورد میکنیم، بدون اینکه «علت» را از بین ببریم، لزوما نوسازی بافت صورت نمیپذیرد.
وی با تاکید بر اینکه در سه مولفه الزام آور برای نوسازی بافت های ناکارآمد شهری باید ایفای نقش دولت و ملت مشخص شود، گفت: «توسعه سرانههای خدماتی و فرهنگی» وظیفه حاکمیت است و در این زمینه دولت باید پیش قدم شود. پیشنهاد مشخص ما این است که با مکانیزم سازمان برنامه یا با ایجاد نهادی با اولویت توسعه فضاهای شهری و بهبود شکل سکونتی بشر، برنامه توسعه ای هر دستگاه اجرایی با اولویت بافت های ناکارآمد شهری مشخص شود. پس این سیاست گذاری در حوزه سرانه های خدماتی وظیفه دولت است.
این مقام مسوول ادامه داد: «تامین راه های دسترسی و زیرساخت» نیز کاملا یک بخش حاکمیتی است که میتوان مدلهای مشارکتی را با تکیه بر روشهای مختلف با حضور بخش خصوصی برای آن تعریف کرد.
مدیرعامل گروه سرمایه گذاری مسکن ادامه داد: اما در حوزه «سرانههای مسکونی و نوسازی کالبدی ساختمانها» از قضا دولت باید کمترین مداخله را داشته باشد. در این بخش سیاستهای دولت باید از نوع تشویقی و ترغیبی از جمله ارائه تسهیلات مالی بهتر، مشوق های صدور پروانهها، ارائه خدمات مهندسی یا مواردی از این دست باشد. یعنی در حوزه نوسازی ساختمانها در بافتهای حاشیهای دولت باید به جای مداخله مستقیم، نقش تسهیل گری داشته باشد.
وی با اشاره به وجود 3 هزار هکتار بافت فرسوده در استان تهران که حدود 20 تا 25 درصد از جمعیت استان را شامل می شود، گفت: دولت هم از نظر منابع مالی و هم از بعد امکانات امکان مداخله مستقیم برای نوسازی این حجم از ساختمانهای فرسوده را نداشته و عملا این موضوع بدون مشارکت مردمی، بی معنی خواهد بود.