تاریخ انتشار خبر : ۱۳۹۷/۰۲/۲۴ ۱۰:۵۴:۰۰
پیش زمینه فرهنگ سازی در مصرف آب
بررسی ها نشان می دهد که فرهنگسازی برای صرفه جویی در مصرف آب، اثرگذاری قابل توجهی در جامعه خواهد داشت، اما این موضوع باید با پذیرش مساله حیاتی آب و برنامه ریزی مشخص توسط سیاست گذار باشد.
به گزارش پایگاه خبری بانک مسکن- هیبنا، آدام اسمیت زمانی گفت هیچ چیز به اندازه آب مفید نیست و آن را نمیتوان با چیز دیگری مبادله کرد. پدر اقتصاد بازار آزاد این جمله را در اسکاتلند قرن 18 بیان کرد. کشوری که همانند وضعیت کنونیاش مرطوب و پرآب بود. گفتار آدام اسمیت حتی در کشوری که آب فراوان دارد صحیح بود. با وجود این در جهان امروز میلیاردها نفر در فصلهای خشک سال برای زنده ماندن تلاش میکنند. در بسیاری کشورها خشکسالی و سیل دو تهدید پرهزینه هستند. اگر مدیریت آب بهینه نشود بحران امروزی به یک فاجعه تبدیل خواهد شد.
فرهنگسازی برای احترام به آب و صرفهجویی در مصرف آب در همه بخشها و فعالیتهای اقتصادی و مصرف خانگی و عمومی از جمله اقداماتی است که با تغییر رویکرد بخش دولتی و حاکمیتی و اولویت دادن به «مساله آب» امکانپذیر است. دولت باید وظیفه راهبری و هدایت خود در «مساله آب» را شفاف اعلام و اعمال کنند. تبیین این نقش و تغییر رفتار دولت و حاکمیت، شرط لازم و ضروری برای مدیریت بهینه منابع آبی هم در طرف تقاضا و هم عرضه است. نمیتوان از مردم و بخش خصوصی انتظار داشت به «آب» احترام گذاشته و صرفهجویی کنند، در حالی که حاکمیت و دولت سیاست و مدیریت بهینه و مشخصی در خصوص «آب» ندارد. تولیدکنندگان بخش کشاورزی عمدتاً مصرف بیشتری از آب را دارند. اگر نگاهی به آمار جهانی (فائو) بیندازیم بخش کشاورزی به طور میانگین حدود 70 درصد آب مصرفی را به خود اختصاص داده است که این رقم برای کشورهای مختلف متفاوت است به طوری که برای هند 91 درصد، برزیل 60 درصد، مصر 86 درصد و چین 6 /64 درصد برآورد شده است.اما آنچه اهمیت دارد مصرف بهینه و افزایش کارایی و بهرهوری آب در همه بخشهای اقتصادی است که در بخش کشاورزی نیز ضرورت داشته و این مهم با مطالعه و تحقیق در خصوص فناوریهای جدید و روشهای جدید آبیاری و نهادههای مقاوم در برابر کمآبی و از این قبیل اتفاق میافتد. در ایران نیز سهم بخش کشاورزی طبیعتاً بیشتر از فعالیتهای دیگر است اما اینکه، رقم واقعی چقدر است و این ارقام راستیآزمایی شدهاند، مسالهای است که همچنان بدون جواب مانده است. اگر این اطلاعات، از سوی حاکمیت مشخص شود، مرحله بعدی تغییر در رفتار مصرف آب کشاورزان است.
یک بیان دیگر باید برنامهای برای افزایش کارایی مصرف آب در بخش کشاورزی به تفکیک محصول، منطقه، مزرعه و میزان سرمایه مورد نیاز تدوین شود. تا هنگامی که این مساله در مورد بخش کشاورزی از سوی حاکمیت و دولت مشخص نشود، نمیتوان از کشاورز انتظار داشت تغییری در رفتار مصرفی آب بخش کشاورزی به وجود آید. زیرا این تغییر رفتار از طرف کشاورز نیازمند سرمایه و اعتبار است که بتواند در مزرعه خود روشهای بهینه مصرف آب را پیادهسازی و مدیریت کند و ذخیرهسازی آب را انجام دهد. حاکمیت و دولت لازم است برای تغییر مصرف آب کشاورزانی که از توانایی مالی پایین و متوسطی برخوردار هستند، سیاستهای حمایتی و تشویقی مناسبی برای تغییر الگوی مصرف آب بخش کشاورزی ارائه دهد. در سایر تولیدات نیز همین موضوع صادق است. در بخش مصرفی خانوار نیز تشویق مردم به مصرف بهینه یا استفاده از ابزارهای بازدارنده همانند افزایش هزینه مصرف آب مصرفی میتواند بر تغییر رفتار مصرفی خانوارها تاثیر داشته باشد. ابزارهای تشویقی باید به نوعی انتخاب شده که مدیریت مصرف بهینه را به دنبال داشته باشد و از طرف دیگر ابزارهای بازدارنده نیز باید به گونهای تنظیم شود که به واقع بازدارنده باشد. به عنوان نمونه برای منازل و مجتمعهای مسکونی که استخر دارند و از آب شرب استفاده میکنند به گونهای نرخ آب مصرفی را افزایش دهد که عامل بازدارنده برای داشتن استخر در منازل مسکونی باشد. حاکمیت و دولت میتواند با رویکرد تشویقی و بازدارنده الگوی رفتار مصرف آب خانوارها را تغییر دهد. تغییر رفتار مصرف آب و الگوی مصرف آب به تعامل سازنده دولت و حاکمیت با مردم و بخش خصوصی و جامعه مدنی بستگی دارد و غیر از این نمیتوان منتظر اتفاق مطلوب، مدیریت بهینه منابع آبی کشور بود.